کامران الهیان
کامران الهیان
الهیان در دهة 1340 بعد از گرفتن دیپلم در دبیرستان البرز تهران با وضعیت تحصیلی متوسط برای ادامة تحصیل به آمریکا رفته و در دانشگاه یوتا در رشتة رایانه و ریاضیات مشغول به تحصیل شد و تا فوقلیسانس مهندسی رایانه با موفقیت ادامه داد . پس از پایان تحصیلات در سال 1978 به بِی ِاریا رفت و در شرکت hp مشغول به کار شد ، در hp هم مراحل موفقیت را پشت سر گذاشت و بعد از آن به استنفورد رفت و دورة طراحی مدارهای مجتمع را گذراند ولی پس از مدتی تصمیم گرفت شرکت hp را رها کند و شرکت خودش را تاسیس کند .
در سال 1981 با چند نفر دیگر شرکت CAE را تأسیس کرد در این شرکت روی سامانههای خودکارسازی کار کرد ،شرکت در سال 1984 یعنی بعد از سه سال فعالیت به مبلغ 75 میلیون دلار توسط شرکت تکترونیکس خریداری شد الهیان بعد از آن بلافاصله شرکت سیروس لاجیک را تأسیس کرد و بعنوان عضو هیئت مؤسس و معاون امور اجرایی شرکت فعالیت داشت، و پنج سال بهطور مداوم روی طراحی تراشه و مدارهای مجتمع کار کردند و دستاوردهای بسیار خوبی بدست آوردند تا بالاخره شرکت در سال 1989 به شرکت سهامی عام تبدیل شد و ارزشگذاری آن به بیش از 150 میلیون دلار رسید؛ و این شرکت در بورس به بیشترین ارزش 3/5 میلیارد دلار هم دست پیدا کرد.
بعد از موفقیت سیروس لاجیک در سال 1989 شرکت مومنتا را راه اندازی کرد به گفته خود الهیان "ایده بزرگی را دنبال میکردیم، هنوز شبکه و اینترنت و اتصال رایانهها به شبکه مطرح نشده بود ولی من برای اولین بار به دنبال فناوری صفحه لمسی رفتم و رایانههای جدیدی طراحی کردیم که به Pentop معرف شد چون نحوة ارتباط بهغیراز صفحهکلید از طریق یکقلم لمسی بود، کار خیلی خوب جلو رفت و محصول خیلی خوبی تولید شد که در آن موقع بینظیر بود من و دوستانم و بهطور عمده خودم بسیار سرخوش بودیم و با هیجان محصول را روانه بازار کردیم."
الهیان در سال 1993 با علاقه و عزم راسخ مجموعهای از شرکتهای جدید را راهاندازی کرد که در آنها بهطور عمده عضو هیئت مؤسس و رئیس هیئتمدیره هم بود.
لیست اجمالی شرکتها :
1. نئو ماژیک: از 1993 تا 2000، در سال 1997 به مبلغ 300 میلیون دلار سهامی عام شد، بالاترین ارزش 600 میلیون دلار.
2. ارتباطات سنتیلیوم: از 1997 تا 2008 که روی ADSL کار کردیم در سال 2000 با ارزش 700 میلیون دلار سهامی عام شد، بالاترین ارزش 4 میلیارد دلار.
3. پلانت وب : از 1996 تا 2009، در سال 2009 توسط شرکت مونوتایپ خریداری شد.
4. اکتلیس : که در کار شبکه بود و از 1999 تا 2009 با آنها همکاری کردم.
5. بیسیم : در آن بهعنوان سرمایهگذار و عضو هیئتمدیره همکاری داشتم از 2003 شروع شد و 2009 به مبلغ 330 میلیون دلار توسط برادکام خریداری شد.
الهیان در سال 1999 شرکت vc به نام گلوبال کاتالیست را راه اندازی کرد این شرکت در سطح بینالمللی و در مراحل مختلف در شرکتهایی که فناوریهای نوآورانه و ارزشمندی ارائه کنند سرمایهگذاری می کند و از آن مهمتر آموزش و هدایت و راهبری شرکتهای نوپا را انجام می داد ، علاوه بر اینها در کشورهای مختلف از ژاپن و سنگاپور تا اکراین و آذربایجان نسبت به توسعه کارآفرینی و سرمایهگذاری و غیره فعالیت دارند.
کامران الهیان یکی از الهامبخش ترین افراد سیلیکونولی است. او سهام دو استارتاپ خود را بصورت عمومی عرضه کرده است، از استارتاپهای شکست خوردهاش درسهای زیادی گرفته است و حال یکی از سرمایهگذاران فعال صندوق Global Catalyst Ventures میباشد. او همچنین iBridges را شروع کرد و سرمایهگذاری فعالی بر روی بیش از ۵۰۰ استارتاپ انجام داده است.
الهیان در مورد ایده هایی که برای آینده در سر دارد می گوید :
من مدلی از اقتصاد نوآورانه در ذهن دارم و فکر میکنم عصر طلایی کارآفرینی را حادث خواهد کرد. مدلی که در این زمینه ساختهام که بعضی از قسمتهای آن را برای شما شرح میدهم. اولین مؤلفه، ارزش افزودة نوآوری در فناوری اطلاعات است که اگر از کارهای یدی شروع کنیم و به سمت خودکارسازی برویم ارزشهای بالاتری حادث میشود. برای روشن شدن این مدل بیایید مثالی را بررسی کنیم؛ مثلاً کار گلدوزی روی پارچه را در نظر بگیریم، اگر کار گلدوزی فقط با سوزن و نخ و بهطور دستی انجام شود شاید بیش از روزی چند دلار نتواند ارزش تولید کند ولی به دنبال اختراع چرخخیاطی مکانیکی، توان تولید و ایجاد ارزش بالاتر رفت، همینطور چرخخیاطی الکترومکانیکی و بعد الکترونیکی که میتوانست برنامهپذیر باشد، ارزش تولید را بالاتر و بالاتر بردند بعد هم چرخخیاطیهایی که میتوانستند DVD در آنها قرار دهند و طرحهایی که میخواستند را به راحتی پیاده میکردند ارزشهای بیشتری تولید کردند، ولی در حال حاضر چرخخیاطیهایی داریم که یک آیپد درون آنها است و به اینترنت متصل هستند و دیگر کار خلاقانه در طراحی و گلدوزی بیانتها شده است و ظرفیت تولید ارزش نیز بسیار بالاتر رفته است، میتوانید طراحی ارزشمندی انجام دهید و مستقیماً به بازار جهانی عرضه کنید و درآمد کلانی به دست آورید، حالا فکرش را بکنید این روش نوآوری به کمک فناوری اطلاعات را در هر زمینه دیگری نیز میتوانید اعمال کنید، مثلاً از عکاسی و طراحی صنعتی گرفته تا موضوعات دیگر و دقت کنید در این زمینه اینترنت است که نقش ویژهای ایفا میکند، چه در زمینة نرمافزار، چه در زمینه محتوا و چه برای ارتباط و دسترسی و شنیدهاید که اینترنت به این صورت برای همه، هر زمان و هرکجا خیلی امور را دگرگون کرده است مثلاً عینک گوگل را در نظر بگیرید که چه تحولاتی میتواند پدید آورد و این روزها هم که شنیدهاید صحبت از اینترنت اشیا است، دیگر با فناوری IPv6 همهچیز را میتوان به اینترنت متصل کرد و دیگر دنیای جدیدی پدید آمده است که خلاقیت و نوآوری بسیار زیاد و واقعاً بیکرانی را طلب میکند و ببینید در توسعه فنّاوری از هر لایه که بالاتر بروید موج جدیدی از نوآوری پدید میآید که تحول زیادی به همراه دارد، هرچند در سطح هر لایه میتوانیم افقی هم حرکت کنیم و نوآوری داشته باشیم ولی هر چه در لایهها بالاتر برویم نوآوریها متفاوت هستند و تحول و دگرگونی اساسی پدید میآورند. به هر صورت باید در زمانهای مناسب از یکلایه به لایه دیگر رفت و لذا به نظر من مؤلفة مهم بعدی در نظر گرفتن زمان مناسب برای تولید ارزشهای خلاقانه است اگر نفر اول باشید که یک نوآوری را مطرح میکنید ارزشهای زیادی کسب خواهید کرد ولی اگر حرکت زودهنگامی انجام دهید ممکن است دچار مسئله شوید داستان مومنتا را که برایتان گفتم زودتر از زمان مناسبش بود و به شکست انجامید.
دو تا تجربه شکست دیگر را هم بگویم یکی شرکت کاهوتز و یکی هم شرکت آنتوپیا در اولی پنج سال قبل از اسکایپ ایدهای شبیه به آن داشتیم و در دومی چهار سال قبل از رایج شدن موتورهای جستجو به فکر راهاندازی موتور جستجو افتادیم که در هر دو شکست خوردیم. البته میزان ضرر و شکست در این شرکتها بهاندازه مومنتا نبود و چون چند تا شرکت را با هم جلو میبردیم موفقیت شرکتهای دیگر این شکستها را راحتتر جبران کرد به هر صورت اینکه در زمان مناسبی نوآوری انجام دهیم خیلی اهمیت دارد نکته مهم دیگر ارزش جغرافیایی در نوآوری است یک محصول ممکن است در همة نقاط کرة زمین ارزش یکسانی نداشته باشد و باید این قدرت تشخیص و بررسی بازار را داشته باشیم که ببینیم کدام محصول در کدام زمان برای کدام منطقه جغرافیایی موردنیاز است و مورد استقبال قرار میگیرد یک نکته دیگر هم در این زمینه قابلتوجه است و آن اینکه ارزشهایی که در یک منطقه از جهان مثلاً در درة سیلیکون خلق میشود را چگونه به دیگر نقاط سرایت دهیم؟ این امر یکی از اهداف کارهای نیکوکارانه ما هم هست که آموزشی متناسب با قرن بیست و یکم را فراگیر کنیم که به خلق ایدههای خلاقانه، جلب سرمایهگذاران، اشتغالآفرینی و رفاه و توسعه میانجامد، خوشبختانه در این موارد موفقیتهای زیادی در دهة گذشته در سرتاسر دنیا به وجود آمده است. به دو مؤلفه دیگر هم در مدل کلی اشاره کنم، میدانید الآن در علم و فناوری دورة همگرایی علوم مختلف است و در این همگرایی است که خیلی نوآوریها پدیدار میشوند لذا به نظر من دو مولفة دیگر در مدل کلی، فناوری نانو و زیستفناوری هستند که با استفاده از فناوری اطلاعات و میکروالکترونیک نوآوریهایی خواهند داشت که زندگی ما را بیشازپیش متحول میکند.
این نکاتی را گفتم بهجای خود ولی باید به جنبههای تاریک موضوع هم توجه داشته باشیم و همیشه به هشدارهای لازم توجه کنیم مثلاً اسلحههای کشتارجمعی یا اسلحههای بیولوژیکی یا مثلاً خطراتی که رباتها ممکن است ایجاد کنند و زندگی بشر را به مخاطره بکشند و یا اتفاقی که در سال 2008 در بازارهای مالی افتاد که با استفاده از ابزارهای ویژه فناوری اطلاعات که بهنوعی مثل قماربازی عمل میکردند منجر به بحران مالی بزرگ شد. اینها همه ازجمله نگرانیهاست. ولی اینگونه کارهای تخریبی نیز با حمایت سرمایهگذاران و با انگیزه کسب سود بیشتر که جوهرة نظام سرمایهداری است صورت میگیرد و درواقع مدیرعامل هر شرکتی را موظف کردهایم که فقط به راههای افزایش درآمد و سود در شرکت فکر کند من با این تفکر مخالفم و این امر محور ششم از مجموعهای است که در شروع به آن اشاره کردم. من بهعنوان مؤلفه ششم به ارزش اجتماعی انسان توجه میکنم و به نوعی سرمایهداری توسعهیافته معتقدم که به ارزشهای اجتماعی و حفظ محیطزیست و ارزشهای انسانی معتقد است.